طرح حوزه هنری قزوین برای اهالی مناطق محروم استان؛ سینما به دیدن مردم میرود
تاریخ انتشار: ۱۰ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۸۳۵۷۷۲
گروه استانها- مسئول حوزه هنری استان قزوین گفت: بنا داریم این امکان را فراهم کنیم تا اهالی شهرهای محروم نیز که شرایط آمدن به مرکز استان را ندارند، از لذت تماشای فیلم در سینما بهرهمند شوند. - اخبار استانها -
محمدرضا امامقلی در گفتوگو با خبرنگار تسنیم در قزوین اظهار داشت: از این پس در اکرانهایی که برای فعالان فرهنگی قزوین خواهیم داشت با همکاری ستاد دیه استان طرحی به نام "بلیط آزادی" جهت جمعآوری کمک هزینه آزادی زندانیان غیر عمد اجرا میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با تشریح "سینما سیار" افزود: بنا داریم به غیر از اکران فیلم در سینما بهمن قزوین به عنوان سینمای انقلابی استان، این امکان را فراهم کنیم تا اهالی شهرهای محروم نیز که شرایط آمدن به مرکز استان را ندارند، از لذت تماشای فیلم در سینما بهرهمند شوند.
امامقلی تصریح کرد: اختلاف پتانسیل جریان ایجاد میکند و وقتی موافق و مخالف فیلم در مورد نکات قدرت و ضعف فیلم نظر دهند، این موضوع کمک زیادی میکند که رشد و تعالی را در تولیدات آتی حوزه هنری داشته باشیم فلذا از این پس برنامه نقد و بررسی پس از اتمام فیلم در سالن سینما بهمن با حضور اساتید حوزه سینما و فرهنگ و حضار محترم انجام میشود.
سازمان سینمایی حوزه هنری برای "برگزاری ایمن" جشنواره فجر آمادگی کردمعاون حوزه هنری: زیرساختهای فرهنگی استان کردستان باید توسعه پیدا کنددادمان: حوزه هنری پایگاه همیشه حزباللهی برای هنر استساخت فیلمهای ارزشی افکار عمومی را در برابر چالشهای فکری بیمه میکند
مسئول سازمان حوزه هنری استان قزوین گفت: اکران هر فیلمی که مطالبات، مشکلات و معضلات مردم و دغدغههای نیروهای انقلابی را به تصویر بکشد جای خوشحالی دارد و سینمای حوزه هنری محل اکران فیلمهای انقلابی که مسائل و مطالبات اجتماعی را به تصویر میکشد، است.
وی با تاکید بر اینکه ساخت فیلمهای ارزشی افکار عمومی را در برابر چالشهای فکری بیمه میکند، خاطرنشان کرد: فلذا تلاش فیلم سازان انقلابی باید در راستای ساخت فیلمهایی با محتوای ارزشی و متعالی باشد.
انتهای پیام/ ت
منبع: تسنیم
کلیدواژه: حوزه هنری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۸۳۵۷۷۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۳ دهه خدمت در مناطق محروم / بازنشستگی که خوشایند نیست
زوج معلم بجنوردی که ۲۹ سال است در نقاط محروم مرزی خدمت میکنند تا چند ماه دیگر بازنشسته میشوند؛ حضور سه دهه در روستا و خاطرات آن، این زوج را با زندگی شهری غریبه کرده است.
به گزارش خبرگزاری ایمنا از خراسان شمالی، معلم واژهای که هرکس میشنود حس امنیت و اعتماد سرتاپای وجودش را فرامیگیرد و با به یادآوردن مهربانی و تلاشهای آنها اشک از چشمان انسان فرو میریزد.
معلمی شغلی متفاوت است که انتخابش میتواند سبک و نحوه زندگی یک فرد را برای تمام عمر تغییر دهد؛ از ارتباط گسترده با دانشآموزان و والدینشان تا ماندن در جادههای پر از برف روستایی برای رسیدن به مدرسه، اینها خاطراتی هستند که برای معلمهای فداکار ثبت میشود.
به مناسبت روز معلم به سراغ یک زوج خستگیناپذیر فرهنگی رفتیم؛ خانم و آقای رضایی، معلمان با تجربهای که ۲۹ سال است در مناطق محروم و مرزی خراسانشمالی خدمت میکنند و تمام سختیهای آن را به جان خریدهاند.
آنها با روستاهای محروم و دانشآموزانش رفاقتی به درازای یک عمر دارند، رفاقتی که ثمره حضور و اقامتشان در روستا است؛ سی سال زندگی در روستا این زوج معلم را با شهر غریبه کرده است، دیگر حتی بعد از بازنشستگی نیز تمایلی برای زندگی در شهر ندارند.
خانم رضایی میگوید صفا، صمیمیت و سادگی مردم روستا حالمان را خوب میکند، او ترجیح میدهد با مردم و دانشآموزانی زندگی کند که معمولاً معلمها تمایل به ماندن در آنجا ندارند؛ معلمهای جوان هنوز مهر ابلاغشان خشک نشده، سودای رفتن به مناطق مرفه را در سر میپروانند.
۳۰ سال خدمت با یک روز غیبتآقای رضایی و همسرش از سال ۱۳۷۲ از طریق نهضت سوادآموزی، معلمی را شروع کردند و بعد هم معلم رسمی آموزشوپرورش شدند؛ تمام دوران خدمت را با یکدیگر و در یک مدرسه بودهاند، آقای رضایی چند سالی مدیر مدرسه شد، اما همسرش هیچگاه حلاوت کلاسداری را با میز مدیریت عوض نکرده است.
آنها میگویند ما با سیاست و اینکه چه کسی میآید و چه کسی میرود کار نداریم، ما معلم هستیم و تلاش داریم وظیفه اصلیمان را به بهترین شکل ممکن انجام دهیم.
زن و شوهر گزارش ما، معلمی را شغلی منحصر به فرد میدانند که تفاوتی فاحش با دیگر مشاغل دارد، یک معلم به عنوان الگو و نمونه انسان کامل در پیش چشمان دانشآموزان به نظر میآید و همین مسئولیتش را دوچندان میکند.
خانمرضایی خاطرات زیادی از سالهای ابتدایی معلمی دارد، او میگوید: تا چند سال بعد از شروع به کار معلمی هیچ وسیلهای نداشتیم و بارها در میان برف و باران مجبور شدیم پیاده مسیرها را طی کنیم.
آنها هیچگاه دیر به مدرسه نمیرسند، زیرا با خود عهد بستهاند که هر هفته بعدازظهر جمعه به سمت روستا حرکت و هفته جدید را با طراوت و شادابی و به دور از خستگی شروع کنند.
خانمرضایی در مدت طولانی معلمیاش فقط یک روز غیبت در پرونده کاریاش به ثبت رسانده و باقی ایام همواره و با شوق، عمرش را صرف دانشآموزانش کرده است.
شیرینترین لحظات این زوج معلم زمانی است که دانشآموزان خود را در جایگاههای خوب و متعارف ببینند، بسیاری از کسانی که تا چند سال پیش در کلاسهای آنها مینشستند، امروز معلمانی هستند که راه استاد را در مسیر زیبای تربیت ادامه میدهند.
آنها میگویند اکنون دانشآموزان گذشته ما همچون پدر و مادر برایمان احترام قائلند و هنوز رابطه گرم و صمیمی گذشتهمان را داریم.
خانم رضایی در این ۳۰ سالی که معلم بوده، کلاس اول را بیشتر از همه پایهها تجربه کرده است؛ او ۲۲ سال از عمرش را با نونهالانی گذرانده است که به گفته خودش از باسواد کردن آنها حسی سرشار از لذت میگیرد که برایش قابل توصیف نیست.
آنها ۱۲ سال است که به روستای سوخسوی انقلاب در بخش غلامان آمدهاند و دیگر با دانشآموزان و اهالی آنجا همانند یک خانواده شدهاند. از گشتوگذارهایی که بعدازظهرها با دانشآموزانشان دارند تا رفتن به عروسیها و مراسم شاگردان، شیرینی و حلاوت معلمی را برای آنها دو چندان کردهاست.
خانم رضایی معتقداست حقوق معلمان کم اما با برکت است، او میگوید هیچکس نباید معلمی را به خاطر مسائل مالی انتخاب کند زیرا بیشترین آسیب را میبیند؛ آقای رضایی نیز باورش همین است و حقوق معلمها را متناسب با سختی کارهایشان نمیداند.
آنها چند ماه دیگر بازنشسته میشوند و این موضوع اصلاً برایشان خوشایند نیست؛ خانم رضایی بیشترین نگرانیاش از این است که باقی معلمان مثل آنها برای بچهها و اهالی روستا وقت نگذارند.